فصل اول: ارزشهای بنیادین نقشه جامع علمی کشور
مبانی ارزشی نظام علم و فناوری کشور بر پایۀ مبانی نظری که در مجموعۀ اسناد پشتیبان نقشۀ جامع علمی کشور ارائه شده، استوار است و به مثابۀ روح حاکم بر حرکت علمی کشور بوده و مشخص کنندۀ جهتگیریهای نظام، اولویتها و باید و نبایدها در عرصههای آموزش، پرورش، پژوهش و فناوری است. مهمترین این ارزشها عبارتند از:
1-حاکمیت جهانبینی توحیدی اسلام در کلیۀ ابعاد علم و فناوری؛
2-علم هدایتگر و هدفمندی آخرتگرایانۀ علم و فناوری؛
3-عدالتمحوری، پرورش استعدادها و دستیابی همگان به خصوص مستضعفین در حوزه علم و فناوری، و تقویت خلاقیت، نوآوری و خطرپذیری در علم؛
4-کرامت انسان با تکیه بر فطرت حقیقتجو، عقلگرا، علمطلب و آزادگی وی؛
5-آزاداندیشی و تبادل آرا و تضارب افکار (جدال احسن)؛
6-توجه به اصل عقلانیت، تکریم علم و عالم، ارزشمندی ذاتی علم و ضرورت احترام حقوقی و اخلاقی به آفرینشهای فکری علمی؛ ودستاوردهای علمی بشری و بهرهگیری از آنها در چارچوب نظام ارزشی اسلام؛
7-علم و فناوری کمال آفرین، توانمندساز، ثروتآفرین و هماهنگ با محیط زیست و سلامت معنوی، جسمی، روانی و اجتماعی آحاد جامعه؛
8-ایجاد تحول بنیادین علمی بخصوص در بازبینی و طراحی علوم انسانی در چارچوب جهانبینی اسلامی؛
9-تعامل فعال و الهامبخش با محیط جهانی و فرآیندهای توسعۀ علم و فناوری در جهان؛
10-اخلاقمحوری، تقدم مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی، تقویت روحیۀ تعاون و مشارکت و مسئولیتپذیری آحاد جامعۀ علمی و نهادهای مرتبط با آن.
1-2. ویژگیهای اصلی الگوي نظام علم، فناوري و نوآوری
الگوي مناسب نظام علم، فناوري و نوآوری ويژة جامعه ايراني كه به دنبال احياي فرهنگ و ایجاد تمدن نوین اسلامي ـ ايراني است بايد ويژگيهاي اصلی زير را داشته باشد :
1. تركيب عرضهمحوري و تقاضامحوري: با توجه به اهداف، آرمانها و اولويتهاي بلندمدت نظام و کافی نبودن تقاضاهاي بخشهاي اقتصادي و صنعتي از موارد مذکور، از برخي حوزههای اولويتدار بايد حمايت اختصاصي شود. اين وجه از نظام علم و فناوري معطوف به تولید و عرضة دانش بر مبنای اهداف و آرمانهای جامعه است. از سوی دیگر افزايش تقاضاي نظامهاي فرهنگی، سیاسی، صنعتي و اقتصادي ملي و فراملي و در نتیجه تجاريكردن دانش و فناوري، اهميت ويژهاي در پیشرفت همه جانبه و پایدار کشور دارد. بنابراين، الگوي مناسب براي نظام علم و فناوري جامعة ايراني در این زمینه تركيبي از الگوهای عرضهمحوری و تقاضامحوری است.
2. اجتماع دو رویکرد برونمداري و درونمداري: نظام علم و فناوري جامعة ايراني از نظر توجه به نيازها، قابليتها و ظرفيتهاي بومي و مزيتهاي نسبي کشور، درونمدار است. از سوی دیگر با توجه به فرصتهاي پيشرو در جهان و کشورهای اسلامی، مشاركت علمی و فناوری فعال با جهان اسلام و سایر کشورها داشته و بنابراين در این زمینه برونمدار است.
3. تلفیق آموزش با تربیت، پژوهش و مهارت: از آنجا که علم و عمل توأمان، عامل پیشرفت همهجانبه و پایدار کشور است، بايد الگوي تفكيكي حاكم بر نظام فعلی علم و فناوري به سرعت در جهت الگويي تلفيقي تحول يابد. بدين منظور این تلفیق بايد از آموزش ابتدايي آغاز و در تمام دورههاي آموزشي ادامه یابد و در نتيجه الگوي آموزشي حافظهمدار فعلی جاي خود را به الگوي مبتني بر يادگيري دانش به همراه تربیت انسانها، پرورش مهارتها و پژوهش خواهد داد. در نظام آموزش عالي نيز رویکرد پژوهشمحوری تقويت خواهد شد.